چهارصدهزار

روزگار عجیبی است نازنین!

همه چیز مثل روز روشنه! این حجم از اشتباه غیر ممکنه! می فهمی؟ غیرممکن! اگر کسی ذره ای احتمالات بدونه می فهمه که اگر تمام تصمیمات زندگیت رو با پرتاب سکه بگیری، باز هم 50 درصد احتمال داره که (بی هیچ دانشی، تاکید میکنم، بی  هیچ دانشی) تصمیم درست بگیری! باید خیلیییییی نابغه باشی که "تمام" تصمیمات رو اشتباه بگیری! یعنی باید بفهمی که کدوم تصمیم درسته، دقیقا همونو حذف کنی و بری سراغ تصمیم اشتباه! 

یعنی یک سکه در این سیستم پیدا نمیشه که حداقل یا این روش تصمیم گیری بشه؟

شما اقتصاد میدونی که اظهار نظر اقتصادی می کنی؟

شما منطق میدونی که بحث می کنی؟

شما کتاب میخونی که اظهار فضل میکنی؟

شما تعریف سواد رو میدونی که اظهار باسوادی میکنی؟

شما خفن ترین آدمی که در زندگیت باهاش نشست و برخاست داشتی کی بوده؟

شما سواد مقاله خوندن داری که فکر میکنی باید حرف بزنی؟

کاش یکم مردم اضافی سکوت کنن تا صدای حرفهای درست شنیده بشه

 

دلار 400 هزار ریال! (5 تا صفر داره)

۰ نظر ۰ لایک

برف

با هدست داشت آهنگ گوش میداد. یه کلاه بافتنی روی سرش و یک شال زمستونی کرمی، هم رنگ کلاهش، دور گردنش بود. موهاش پسرونه کوتاه بود و یکم از زیر کلاهش بیرون زده بود. پلیور پسرونه ای هم تنش بود. همینطور که توی موسیقی غرق شده بود، گاهی حسش رو با حرکات دستش نشون میداد. یه بخشی از مسیرش که کسی جلوش نبود شروع کرد به دویدن و سرعت گرفتن و بعد ناگهان سُر خوردن روی زمین! مثل بچگی ها. دلم میخواست چنین دختری باشم. رها!

دلم برای یک شب برفی بی انتها تنگ شده...

 

ببین باز می بارد آرام برف

فریبا و رقصنده و رام برف

عروسانه می آید از آسمان

در این حجله آرام و پدرام برف

زمین را سراسر سپیدی گرفت

به هر شاخه، هر شانه، هر بام برف

نشسته به اندوه انبوه دشت

به بی برگی باغ ایام، برف

خزان هم به دامان مرگی خزید

کنون فصل سرد سرانجام برف

 

فروبسته یک شهر چشمان خویش

و می بارد آرام آرام برف...

 

 

۱ نظر ۱ لایک

آمین

خیلی دلم میخواد بفهمم در مغز یه عده ای چی میگذره. واقعا فکر می کنن؟ در رواشناسی گفته میشه وقتی آدمیزاد چیزی رو دوست داره، ذهنش در ارتباط با اون آدم انتخابی عمل میکنه. یعنی بدی ها و نقطه ضعفهاش رو نمیبینه، خوبی ها و نقطه قوت ها رو bold میبینه. این میشه که از یک نفر بت ساخته میشه!

بنظرم هر انقلابی جامعه رو حداقل ده سال عقب میندازه. هرچند بودن با این سیستم هم در این چهل و چند سال ما رو ده ها سال عقب انداخته. تازه داریم برای داشتن ابتدایی ترین حقوق مون تلاش می کنیم! چقدر قدرت میتونه چهره آدمها رو عوض کنه! کاش میشد هر آنچه می دونم به همه بگم و همه بفهمن که دارم صادقانه باهاشون حرف میزنم. کاش میشد به همه بگم در این سی سال زندگی در این سیستم چه ها دیدم. از سیستم آموزشی، تا محیط های دولتی! از مدیرهایی که ریش و انگشتر عقیق و معلولیت مدیرشون کرده و در مصاحبه کاری حتی نمی تونستن رزومه من رو بخونن! حتی نمی فهمیدن من چه کارهایی بلدم! اما قرار بود اونها مدیر من بشن! نتیجه میشه فرار از این سیستم و خالی شدن فضا برای افرادی که در سطح کارمند و زیر دست اون مدیران باشن! پس سیستم دولتی پر میشه از افراد بی سواد! چه کسی می تونه اینها رو انکار کنه؟ چه کسی می تونه انکار کنه که اگر امروز شما استاد دانشگاهی، اگر امروز شما کارمند و مدیر فلان شرکت دولتی هستی، فکر نکن که باهوشی یا لیاقت رسیدن به این پست رو داشتی، بلکه کسانی که باید در این پوزیشن باشن، در ایران نیستن، داوطلب این پوزیشن ها نیستن! پس برای امثال شما جا خالی شده! من یک عالمه آدم احمق و بیسواد در دانشگاه تهران و شریف دیدم! چرا؟ چون آدم باهوش باقی نمونده که بخواد بره دانشگاه خوب! پس جا برای احمق ها خالی شده. من دوست صمیمی پسر نماینده مجلس رو دیدم که سفارشی رفت و مدیر بخش استراتژی های نمیدونم چی چیه دولت شد! من پسر نماینده مجلس رو دیدم که حتی نمی تونست دو تا جمله بدون تپق بگه اما ببین چه پست و سمتی در دولت گرفته! در این نظام خدا رو شکر که هیچ چیز موروثی نیست. خدا رو شکر که همه پیرو راه علی ع هستن. خدا رو شکر که همه خداشناس و دلسوزن و مردم رو اولویت قرار میدن. خدا رو شکر که هیچ کس به دنبال منفعت شخصی نیست! خدا رو شکر که در اول و آخر حکومت اسلامی دزدی و دروغ جایی نداره! در مصاحبه راهپیمایی دیروز، یکی می گفت که "خدا شهادت رو نصیب ما کنه!" از ته دلم میگم آمین! 

۲ نظر ۰ لایک

فهمیدن

تقریبا همه نوجوانی من در کانون پرورش فکری گذشته. اونجا بزرگ شدم، یک عالمه آدم حسابی دیدم، کتاب خوندن یاد گرفتم، نوشتن یاد گرفتم، نقد کردن، فیلم خوب دیدن، موسیقی خوب گوش دادن ... حالا دارن سعی میکنن به سمتی ببرنش که برای همیشه تعطیل بشه. همونطور که کتاب باز برای همیشه تعطیل شد. با فکر کردن و فهمیدن مشکل دارن.  فکر کن همین ماجرا باعث بشه نه تنها کانون بسته نشه بلکه نظر خیلی از خانواده ها هم بهش جلب بشه و تعداد بچه های بیشتری جذب کانون بشن. عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد :)

 

 

 

پریسا جانم! آیدی اینستاگرامت رو نمیتونم پیدا کنم :)

۰ نظر ۰ لایک

اثر

قبلتر فکر می کردم هر کسی باید از خودش اثری به جا بگذاره و بعد بمیره. و کسی که هیچ اثری از خودش به جا نذاره، رسالتش رو انجام نداده. حالا با خودم فکر میکنم که گیریم همه آدمها از خودشون اثری به جا گذاشتن! خب چه فایده وقتی همه قراره بمیریم؟ از طرفی این فکر نمیذاره هیچ کاری انجام بدم، از طرفی هرگز آدم یک جا نشستن نبودم. هر روز کسی از درونم نهیب میزنه که بلند شو! روزگار غریبی است نازنین

 

چقدر یک اشتباه می تونه هزینه گزافی داشته باشه. تبدیل شدیم به یک تکه زمین بی مصرف در یک گوشه از یک قاره جهان سومی! دری به سوی هیچ راهی باز نیست! همه فرصتهای طلایی رو از دست دادیم یا قراره از دست بدیم. چرا؟ چون متعصبان بر ما سلطه دارن.

حتی حضرت علی ع هم وقتی دید مردم نمی خوانش رفت 25 سال خونه نشین شد!

حتی یک امتحان ساده در حوزه مالی در ایران برگزار نمیشه!!!

حتی خدماتی شرکتمون هم داره زبان میخونه از ایران بره :)

 

چند ساله یک درسی به منابع آزمون ارشد و دکتری مدیریت اضافه شده: مدیریت اسلامی. من خودم رو بچه مذهبی می دونم اما از خوندن این درس جدا خنده ام می گیره! آخه وقتی بروزترین مقالات علمی در حوزه مدیریت وجود دارن چرا باید بریم به سختی از بین سخنان ائمه و آیات قران مبانی مدیریت استخراج کنیم؟! خب بالام جان ببین گوگل چکار میکنه، فیس بوک چکار میکنه، جی ام چکار میکنه، اپل چکار میکنه و غیره :) خود پیامبر ص گفته که علم رابیاموزید حتی اگر در ثریا باشد. نگفته حتی اگر در زوایای کلمات ما پنهان شده باشد! 

 

 

نه زمان را درد کسی، نه کسی را درد زمان

۰ نظر ۰ لایک

اوج

اینروزها که ورود به بورس مورد استقبال همگان واقع شده بهتون پیشنهاد میکنم به بورس به عنوان یک بازار مالی تخصصی نگاه کنید که صرفا ورود بهش آسونه اما همین بازارِ آسانِ پولسازِ وسوسه انگیز، میتونه عواقب به یاد ماندنی ای برای افرادی که دانشش رو ندارن داشته باشه. دوستان غیربورسی ما از ما بیشتر سود کردن و به ما فخر میفروشن :)) اینهایی که سرمایه هاشون رو یک شبه چند ده برابر کردن سرمایه گذارهای جسور کوتاه مدتی هستن که به درس عبرت تبدیل میشن! همیشه یک نفر هست که جریان پولی و فکری رو هدایت میکنه و دقیقا این آدمهای جسور رو میبره به جایی که خیلی به خودشون غرّه میشن و در همون نقطه اوج ناگهان کله شون میکنه! یک ضرب المثل معروف بازار مالی میگه: بازار به خودش سرمایه گذار جسور زیاد دیده، سرمایه گذار قدیمی هم زیاد دیده، اما سرمایه گذار جسور قدیمی هرگز ندیده! :)

 

در رد و تمنای نوستالژی نامجو رو گوش نداده از دنیا نرید لطفا!

۲ نظر ۴ لایک

حذف

یا در بازی بزرگان بازیچه میشی، یا از بازیشون حذف میشی، استاد جان!

آیا نباید دفاعیات این آدمها شنیده بشه؟

۱ نظر ۲ لایک

چالش

من مادری هستم که همه فرزندانم دزدند. آیا من مادر خوبی هستم؟

۱ نظر ۱ لایک

elliott waves

جامعه افسارگسیخته‌ای شده! در یک مدل تحلیل که در دنیای بورس رایجه، معتقدند همه روندهای قیمتی پنج موج دارند، چه صعودی و چه نزولی! هر موج از این پنج موج هم، پنج موج کوچکتر دارند. حتی اگر پنج موج اصلی رو زوم اوت کنیم، می‌بینیم که حتی اونها هم جزئی از یک پنج موجی بزرگترند! و به همین ترتیب الی آخر! اگر این پنج موج رو به دنیای سیاست تعمیم بدیم، الان در اواخر موج پنجم هستیم! انتهای این موج از لحاظ زمانی باید جایی در سال 98 باشه.
بنظرم حتی آدمها هم در یک پنج موجی زندگی می‌کنند. نقطه اوج و رالی‌های زندگی هر کسی در موج سوم اتفاق میفته! چقد دنیای تحلیل شگفت انگیزه! :)

امواج الیوت

۳ نظر ۳ لایک

ne me quitte pas

چرا از آدم‌های خیلی معمولی بت می‌سازیم که بعد شکستن‌شون سخت باشه؟



موسیقی متن: ne me quitte pas
یکی از آهنگ‌های قدیمی فرانسویه به معنی ترکم نکن. ترانه‌اش خیلی زیباست. این ترانه رو خواننده‌های دیگه بارها بازخوانی کردند، حتی به زبان‌های دیگه.
۳ نظر ۴ لایک
گفتند:

یافت می‌نشود

گشته‌ایم ما!
آرشیو مطالب
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۲ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۲ ( ۳ )
مهر ۱۴۰۲ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۲ ( ۷ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱۱ )
تیر ۱۴۰۲ ( ۶ )
خرداد ۱۴۰۲ ( ۷ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۲ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۵ )
دی ۱۴۰۱ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
شهریور ۱۴۰۱ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۷ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۲۵ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۲۴ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۲۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۲۱ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۱۷ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۲۳ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۱۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۱۱ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
تیر ۱۳۹۴ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۴ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۲ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۲ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۲ ( ۳ )
دی ۱۳۹۱ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۱ ( ۳ )
آبان ۱۳۹۱ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۱ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۱ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۱ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۱ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۱ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۰ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۰ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۰ ( ۲ )
موضوعات
دوستشان دارم (۲۶۶)
از خود نوشته‌هام (۴۵)
جامعه نشناسی (۷۹)
اتوبوس نوشته (۱)
صرفا تراوش ذهنی (۷)
موسیقی متن (۳۲)
آرزوهای ساده (۸)
تناسخ (۲)
اقتصاسی (۱۰)
دوستشان ندارم (۳)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان