تاک شو

من اگر کارگردان یه برنامه تاک شو بودم، بجای آدمهای معروف، آدمهای معمولی رو میاوردم. مثلا یادمه یه بار که رفته بودیم روستای پدری، از کنار یه روستایی رد شدیم که یه دختری با لباس همون روستا نشسته بود روی تنه یه درخت بریده شده و داشت تو تنهاییش یه چیزی مینوشت یا میخوند. مثلا اون دختر رو میاوردم به برنامه ام.

یا یه شب که جلوی عابر بانک منتظر بودم نوبتم بشه، یه آقایی با دخترش اومده بود دم عابربانک. من دیدم که هر عددی زد که از حسابش برداشت کنه، پیغام کسر موجودی داد. بعد هم از من که منتظر بودم عذرخواهی کرد، دست دخترش رو گرفت و رفت! دلم میخواست میشد پای حرفای این آقا هم مینشستم.

یه مشتری تو بانک داریم که بابای مدرسه است، یه مدرسه غیر انتفاعی. چکها و واریزی های مدرسه رو هر روز برامون میاره. از چهره اش مشخصه چه روزگار سختی رو گذرونده. ایشونم مهمون برنامه ام میشد.

حالا این ملت کارگردان تاک شو شدن، حامد عسگری رو آوردن به عنوان مهمان! چقدر یک آدم میتونه شعار زده و جو گیر باشه! بدجوری این بنده خدا از چشمم افتاده! حیف میشد شاعر خوبی باشه! یه شعری هم داشت هرچی فکر میکنم یادم نمیاد! درمورد یه تفنگی و قبیله ای بود. حیف از شاعر اون شعر...

۴ نظر ۲ لایک

تفکر دولتی

مدیر با تفکر دولتی گند میزنه به همه دستاوردهای قبلی! کی از گند زدن خسته میشن؟ اینکه یه نفر همه تصمیماتی که میگیره اشتباه باشه، در نوع خودش نبوغ محسوب میشه. بالاخره حداقل یه تصمیم رو باید "اشتباها" درست بگیره!

 

 

 

که بر گذشت که بوی عبیر می آید

که می رود که چنین دلپذیر می آید؟

هزار جامه معنی که من براندازم

به قامتی که تو داری، قصیر می آید

 

سعدی جان، لعنت بهت :)

۱ نظر ۲ لایک

کم عقلها

توی این سیستم چه خبره؟! از طرفی کلی مهاجر قانونی به کشور وارد میشن (به غیرقانونی هاش کاری ندارم)، براشون پاسپورت صادر میشه، اما بهشون خدمات بانکی ارائه نمیشه! از طرفی نانوایی ها فقط با کارت بانکی نان میفروشن، از طرفی به اتباع کارت بانکی نمیدن! کم دارن بخدا...

۱ نظر ۱ لایک

ای به دل آشنا

این خیلی برام جالبه که در هر شرایطی همه آدمها نظرات و تحلیلهای خودشون رو دارن. اصلا میشه که در یک جمع موضوعی مطرح بشه و کسی اظهار بی اطلاعی کنه؟ این برام خیلی جالبه. هر کسی به اندازه درک و دانشش نظری داره. حالا در این بین ممکنه عده ای هم از راه غلط به جواب درست برسن و به خودشون غرّه بشن. این از همه جالبتره :)

 

وقتی یه بچه اسلحه دست میگیره و کسی جرئت نمیکنه بهش نزدیک بشه، به این معنیه که هیچ کس به اندازه اون بچه قدرتمند نیست؟

 

 

 

رفتی و خیالت زمانی نمیکند مرا رها...

۲ نظر ۲ لایک

فسیل

اساتید خوب حوزه مالی در ایران شبیه به فسیلن (با احترام). از ماشینی که سوار میشن مشخصه که چندان پولدار نیستن. اگر قرار بود باهوش عمل کنن، یا نه، حتی متوسط باشن، در طی این چند دهه که در بازار سرمایه ایران بودن، می بایست الان خیلی خیلی ثروتمند شده باشن. نتیجه می گیریم این دوستان که جواب سلام ما رو هم به زور میدن، صرفا به خاطر اینکه اولین نفری بودن که فلان مطلب رو ترجمه کردن، یا اولین نفری بودن که هیئت علمی دانشگاه تهران شدن معروفن. تو حوزه مالی اونی که باهوشه پولداره. والسلام

 

 

آنچنان میفشرد فاصله راه نفسم

که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است

-لاادری-

۵ نظر ۲ لایک

انت کهفی

آدمهای ضعیف خیلی رو مخن! این آدمها تا یکبار اساسی زیر مشت و لگد روزگار نرن، نمیفهمن که مشکل چیه، درد چیه، سختی چیه! 

از مدرسه نزدیک خونمون صدای "از جلو نظام" میاد. در یک سیستم آموزشی، اصول پادگان نظامی جریان داره! 

 

 

الهی اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها

خدایا! تو پناهگاه منی زمانیکه راه ها با تمام وسعتشان درمانده ام کنند...

-دعای عرفه-

۱ نظر ۲ لایک

متهم

من همواره با روانشناسی این روزگار که همه آدمها رو به یک بیماری متهم میکنه مشکل داشتم و دارم (و خواهم داشت رو نمیدانم)! مثلا اگر سعدی در این روزگار می بود و به جلسه تراپی می رفت، به عنوان یک مهرطلب احتمالا باید جلسات بیشتری با تراپیست در ارتباط می بود تا عزت نفس از دست رفته اش بر گرده :)) تمامی تعاریفی که بزرگان ادبی و دینی از عاشق داشتن، در نظر یک روانشناس ویژگی های یک انسان ناسالمه و اون رابطه عاشقانه مورد نظر بزرگان، یک رابطه ناسالمه که هر چه سریعتر باید از این رابطه خارج بشن!

 

تا کشفیات بعدی خدا یار و نگهدارتون :)

 

 

پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق

هر که را چون سرو این جا پای در گل ماند، ماند

صائب جان

۰ نظر ۵ لایک

تکنولوژی

خوشحالم گرچه دوستان متولی بازار سرمایه در حال دستکاری بازار هستند، اما حداقل از تکنولوژی استفاده می کنند و دستی اینکار رو انجام نمیدن. یک کد زدن و روی سهمهای بزرگ ران کردن که نه از یه قیمتی بالاتر و نه از قیمتی پایینتر بره. خیلی خوبن :))

 

 

چی گوش بدیم؟ پاییز-چهرازی

۱۳ نظر ۱ لایک

سیندرلا

عقده سیندرلا: وقتی زنان منتظر یک منجی هستند تا زندگی شون رو متحول کنه. یا اندیشه مقابلش، وقتی زنان به شدت فمینیست میشن و خودشون رو از همه مردها بهتر میدونن. من همیشه به این فکر میکنم که چطور میشه فرهنگهایی رو که ریشه عمیق دارند و لزوما درست نیستند تغییر داد؟ مثل همین فرهنگهایی که ریشه در مردسالاری دارند. 

جالبه که وقتی اندیشه x در مقابل اندیشه y قرار میگیره، صرفا وجود اندیشه y رو بیشتر تایید میکنه. اگر کسی با اندیشه ای مخالفه، نباید در مقابلش قرار بگیره باید کلا زمین بازی رو عوض کنه.

فکر کردن و فهمیدن قطعا یکی از لذتهای دنیاست :)

 

 

ماییم و حسرتی که علاجش نمیکند

صد روزِ وصل از شبِ هجران درازتر

 

 

۰ نظر ۰ لایک

این مدعیان

تا به حال محله شوش ،نه پاساژهای شوش، تاکید میکنم محله شوش رفتید؟ اگر بودجه تون اجازه میده، چند تا ساندویچ ساده کوکو یا الویه بخرید و یکبار به قصد توزیع بین کارتن خوابها برید اونجا. بعد بیاید درباره حکومت مستضعفین و آیه زیبای  وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَ‏ عَلَى‏ الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین  و شدت پیاده سازی این آیه در بستر جامعه اسلامی صحبت کنید :)

مهمترین دستاورد شما چیست؟ آبرسانی به روستاهای محروم؟ نه! مهمترین دستاورد شما خشک کردن دریاچه ها و رودخانه و تالاب های چندین هزارساله است.

مهمترین دستاورد شما ایجاد چندین هزار دانشگاه حتی در دورترین روستاهاست؟ نه! مهمترین دستاورد شما فرار هزاران انسان صاحب هوش و مهارت و ثروت است.

مهمترین دستاورد شما ایجاد چندین هزار موقعیت شغلی جدید است؟ نه! مهمترین دستاورد شما قرار دادن انسان های بی ربط در جایگاه های استراتژیک است.

 

در بخش ستاد یک بانک مهم و بزرگ، درحالیکه ساعت کاری از 6 صبح شروع میشه، خانم مسئول بهم گفت "چه خبره ساعت 6:30 اومدی! دفعه بعد 8 به بعد بیا!" و به بازی با گوشی مشغول شد! این مملکت حال ِ حاضر ماست :)

 

 

 

گفت: دینت چیست؟ گفتم: اهل ایمانم هنوز

ار مسلمانان ملولم، پس مسلمانم هنوز!

حسین جنتی

۵ نظر ۰ لایک
بعدی
۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸
گفتند:

یافت می‌نشود

گشته‌ایم ما!
آرشیو مطالب
دی ۱۴۰۲ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۲ ( ۳ )
مهر ۱۴۰۲ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۲ ( ۷ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱۱ )
تیر ۱۴۰۲ ( ۶ )
خرداد ۱۴۰۲ ( ۷ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۲ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۵ )
دی ۱۴۰۱ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
شهریور ۱۴۰۱ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۷ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۲۵ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۲۴ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۲۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۲۱ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۱۷ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۲۳ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۱۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۱۱ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
تیر ۱۳۹۴ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۴ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۲ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۲ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۲ ( ۳ )
دی ۱۳۹۱ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۱ ( ۳ )
آبان ۱۳۹۱ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۱ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۱ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۱ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۱ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۱ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۰ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۰ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۰ ( ۲ )
موضوعات
دوستشان دارم (۲۶۶)
از خود نوشته‌هام (۴۵)
جامعه نشناسی (۷۹)
اتوبوس نوشته (۱)
صرفا تراوش ذهنی (۷)
موسیقی متن (۳۲)
آرزوهای ساده (۸)
تناسخ (۲)
اقتصاسی (۱۰)
دوستشان ندارم (۳)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان