آمین

خیلی دلم میخواد بفهمم در مغز یه عده ای چی میگذره. واقعا فکر می کنن؟ در رواشناسی گفته میشه وقتی آدمیزاد چیزی رو دوست داره، ذهنش در ارتباط با اون آدم انتخابی عمل میکنه. یعنی بدی ها و نقطه ضعفهاش رو نمیبینه، خوبی ها و نقطه قوت ها رو bold میبینه. این میشه که از یک نفر بت ساخته میشه!

بنظرم هر انقلابی جامعه رو حداقل ده سال عقب میندازه. هرچند بودن با این سیستم هم در این چهل و چند سال ما رو ده ها سال عقب انداخته. تازه داریم برای داشتن ابتدایی ترین حقوق مون تلاش می کنیم! چقدر قدرت میتونه چهره آدمها رو عوض کنه! کاش میشد هر آنچه می دونم به همه بگم و همه بفهمن که دارم صادقانه باهاشون حرف میزنم. کاش میشد به همه بگم در این سی سال زندگی در این سیستم چه ها دیدم. از سیستم آموزشی، تا محیط های دولتی! از مدیرهایی که ریش و انگشتر عقیق و معلولیت مدیرشون کرده و در مصاحبه کاری حتی نمی تونستن رزومه من رو بخونن! حتی نمی فهمیدن من چه کارهایی بلدم! اما قرار بود اونها مدیر من بشن! نتیجه میشه فرار از این سیستم و خالی شدن فضا برای افرادی که در سطح کارمند و زیر دست اون مدیران باشن! پس سیستم دولتی پر میشه از افراد بی سواد! چه کسی می تونه اینها رو انکار کنه؟ چه کسی می تونه انکار کنه که اگر امروز شما استاد دانشگاهی، اگر امروز شما کارمند و مدیر فلان شرکت دولتی هستی، فکر نکن که باهوشی یا لیاقت رسیدن به این پست رو داشتی، بلکه کسانی که باید در این پوزیشن باشن، در ایران نیستن، داوطلب این پوزیشن ها نیستن! پس برای امثال شما جا خالی شده! من یک عالمه آدم احمق و بیسواد در دانشگاه تهران و شریف دیدم! چرا؟ چون آدم باهوش باقی نمونده که بخواد بره دانشگاه خوب! پس جا برای احمق ها خالی شده. من دوست صمیمی پسر نماینده مجلس رو دیدم که سفارشی رفت و مدیر بخش استراتژی های نمیدونم چی چیه دولت شد! من پسر نماینده مجلس رو دیدم که حتی نمی تونست دو تا جمله بدون تپق بگه اما ببین چه پست و سمتی در دولت گرفته! در این نظام خدا رو شکر که هیچ چیز موروثی نیست. خدا رو شکر که همه پیرو راه علی ع هستن. خدا رو شکر که همه خداشناس و دلسوزن و مردم رو اولویت قرار میدن. خدا رو شکر که هیچ کس به دنبال منفعت شخصی نیست! خدا رو شکر که در اول و آخر حکومت اسلامی دزدی و دروغ جایی نداره! در مصاحبه راهپیمایی دیروز، یکی می گفت که "خدا شهادت رو نصیب ما کنه!" از ته دلم میگم آمین! 

۲ نظر ۰ لایک
گفتند:

یافت می‌نشود

گشته‌ایم ما!
آرشیو مطالب
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۲ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۲ ( ۳ )
مهر ۱۴۰۲ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۲ ( ۷ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱۱ )
تیر ۱۴۰۲ ( ۶ )
خرداد ۱۴۰۲ ( ۷ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۲ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۵ )
دی ۱۴۰۱ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
شهریور ۱۴۰۱ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۷ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۲۵ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۲۴ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۲۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۲۱ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۱۷ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۲۳ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۱۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۱۱ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
تیر ۱۳۹۴ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۴ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۲ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۲ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۲ ( ۳ )
دی ۱۳۹۱ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۱ ( ۳ )
آبان ۱۳۹۱ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۱ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۱ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۱ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۱ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۱ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۰ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۰ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۰ ( ۲ )
موضوعات
دوستشان دارم (۲۶۶)
از خود نوشته‌هام (۴۵)
جامعه نشناسی (۷۹)
اتوبوس نوشته (۱)
صرفا تراوش ذهنی (۷)
موسیقی متن (۳۲)
آرزوهای ساده (۸)
تناسخ (۲)
اقتصاسی (۱۰)
دوستشان ندارم (۳)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان