حسد

اصلا از داشتن همکار خانوم خوشم نمیاد، انقدر که تو حواشی سیر می‌کنن و با وجود داشتن تحصیلات و زندگی کردن در دنیای نیمچه مدرن امروزی، افکار سطح پایین اعصاب‌خردکن دارن! گاهی فقط سعی می‌کنم یه جوری باهاشون کنار بیام که این روزهای همکار بودن بگذره! اضافه کردنیه که به شدت خوب تظاهر می‌کنم که هیچ حس منفی نسبت بهشون ندارم، درحالی‌که اگر دست من بود حتی دلم نمی‌خواست تصادفی ببینمشون...

چطور میشه از دیگران انتظار داشت حسود نباشن؟
۱ نظر ۰ لایک

رقابت

وقتی با کسی وارد رقابت باید شد که مطمئنیم قوی‌تریم! اما تا زمانی‌که قوی‌‌تر نشدیم، کنارش موندن بهترین استراتژی و مقابلش قرار گرفتن بدترین استراتژیه!

۵ نظر ۱ لایک

جسارت

ثبات را از تغییر بیشتر دوست دارم، اما از تغییر کردن نمی‌ترسم. تغییر کردن به خودی خود ترس ندارد، اما دیگران ترسناکش می‌کنند. با تغییر سخت کنار می‌آیند! اما مگر هر آدمی چند بار فرصت زندگی دارد که آن را هم در ترس دیگران بگذراند؟ اصلا نمی‌فهمم که چرا خودشان انقدر کم تغییر می‌کنند؟ بعضی آدم‌ها فرصت زندگی را از خودشان می‌گیرند! با تعصب، با اصرار بر انتخاب‌ها، با ترس از دیگران!

we will have to face the music over our bold moves.
باید عواقب جسارت‌هایی رو که به خرج دادیم، بپذیریم!


۱ نظر ۱ لایک

آدمیت

ما آدم‌های خوب‌نما! ما آدم‌های بی‌قلب! ما آدم‌های پول‌دوست! ما آدم‌های شعاری! ما آدم‌های خودخواه! ما آدم‌های بی‌تفاوت! ما آدم‌های تنبل! ما آدم‌های بدون راه‌حل! ما آدم‌های اکسیژن‌سوز! ما آدم‌های بی‌مصرف!
چطور میشه اشک یک بچه معصوم رو دید و بی‌تفاوت گذشت؟ قطعا ما موجوداتی با ویژگی‌های فوق الذکریم!
۱ نظر ۴ لایک

تاسف

من اگر دستم به گوشه‌ای از اداره این مملکت برسه، تمام مدارک دانشگاهی بیخود رو باطل می‌کنم! بعدها می‌فهمن که چه خدمتی بهشون شده!



هرگز به هوس طرفِ لبی غیر لب خویش
آن نیز به تکلیف تاسف نگزیدیم

چون میوه سرمازده در نشئه خامی
پژمرده شدیم و به رسیدن نرسیدیم!

طالب آملی
۷ نظر ۲ لایک

من‌سانی

ما بیشتر از اینکه درگیر رفتار و درون خود باشیم، درگیر دیگرانیم که آیا واقعا آنچه که به آن تظاهر می‌کنند، هستند! یکی از خطاهای ادراکی که معمولا در قضاوت‌های ما به شدت اثرگذار است، خطای من‌سانی است؛ یعنی خودمان را معیار سنجش قرار می‌دهیم! اوج تراژدی این ماجرا اینجاست که "خود"ی را که نمی‌شناسیم، معیار سنجش قرار می‌دهیم!


سرگشته محضیم و در این وادی حیرت
عاقل‌تر از آنیم که دیوانه نباشیم
اخوان ثالث


۳ نظر ۲ لایک

دور و نزدیک

همیشه دلیلی برای ترسیدن از آدم‌ها وجود داره. من از مردای همه‌چیزدان و همه‏‌چیزدیده و همه‌چیزشنیده می‌ترسم. از دخترهایی که تا وقتی که اون‌ها رو نمی‌شناسم، بهم نزدیکن، اما همین که قدمی بهشون نزدیک می‌شم، همین نزدیکی مثل طوفانی من رو ازشون هزار سال نوری دور می‌کنه! دخترهایی که می‌تونن ساعت‌ها راجع به انواع توتون نظر بدن، از خاطره اولین پارتی بگن که شربت (!) آرامبخش‌دارش باعث شده بخشی از مهمونی رو اصلا به یاد نیارن، خاطرات شمال به همراه آ  ب  ج   و خریدن‌های یواشکی‌شون، جوک‌های مثبت هجدهی که برادرشون براشون فوروارد کرده... من از همه این آدم‌های پر از آزادی (!) و بی‌حریم می‌ترسم!


بگذار در بزرگی این منجلاب یاس
دنیای من به کوچکی انزوا شود!
سیمین بهبهانی
۲ نظر ۴ لایک

مسئولیت اجتماعی

در یک سایت چینی که مربوط به commodityهای مختلف بود، دنبال یکسری اطلاعات بودم. برای استفاده از اطلاعات سایت، حتما باید عضو می‌شدم. با این‌حال موفق نشدم اطلاعاتی رو که می‌خواستم پیدا کنم. بدون برداشتن هیچ داده‌ای از سایت بیرون اومدم. دو روز بعد با من از چین تماس گرفتن که چرا هیچ اطلاعاتی از سایت‌شون برنداشتم و چه‌طور می‌تونن بهم کمک کنن؟ حتی برام میل هم زدن. بعد از دپارتمان بازاریابی‌شون باهام تماس گرفتن و میل زدن، و دوباره تماس که هنوز منتظر جواب میل هستیم! یعنی چی آخه؟! چه‌طوری میشه اننننقدر مسئولیت اجتماعی‌ براشون جدی میشه و برای ما نه؟
۳ نظر ۳ لایک

علی

بخشی از وصیت‌نامه امیرالمومنین ع به فرزندانش:

و اللهَ اللهَ فی بیتِ رَبِّکُم، لا تُخَلّوهِ ما بَقیتُم، فَاِنَّهُ اِن تُرِکَ لَم تُناظَروا.

خدا را، خدا را در نظر بگیرید درباره خانه پروردگارتان و تا هستید آن را خالی مگذارید؛ زیرا اگر خانه خدا رها شود، برای نزول عذاب مهلت داده نخواهید شد.

نهج البلاغه، ترجمه محمد تقی جعفری، صفحه 927



اینک شما و وحشت دنیای بی علی...

۰ نظر ۲ لایک

عدالت

تعجب می‌کنم از کسانی که از نبود عدالت گله دارند! خدایا! ممنون که دنیا را در ناعادلانه‌ترین شکل ممکن خلق کردی. واقعا ممنون :)



کیستم، یک تکّه تنهایی! چیستم، یک تکّه دلتنگی!

تکّۀ تنهایی‌ام تاریک؛ تکّۀ دلتنگی‌ام سنگی

مهدی اخوان ثالث

۱ نظر ۱ لایک
گفتند:

یافت می‌نشود

گشته‌ایم ما!
آرشیو مطالب
آبان ۱۴۰۳ ( ۲ )
مهر ۱۴۰۳ ( ۵ )
شهریور ۱۴۰۳ ( ۱ )
مرداد ۱۴۰۳ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۳ ( ۳ )
خرداد ۱۴۰۳ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۴۰۳ ( ۲ )
دی ۱۴۰۲ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۲ ( ۲ )
آبان ۱۴۰۲ ( ۳ )
مهر ۱۴۰۲ ( ۲ )
شهریور ۱۴۰۲ ( ۷ )
مرداد ۱۴۰۲ ( ۱۱ )
تیر ۱۴۰۲ ( ۶ )
خرداد ۱۴۰۲ ( ۷ )
ارديبهشت ۱۴۰۲ ( ۱ )
فروردين ۱۴۰۲ ( ۲ )
بهمن ۱۴۰۱ ( ۵ )
دی ۱۴۰۱ ( ۴ )
آذر ۱۴۰۱ ( ۱ )
مهر ۱۴۰۱ ( ۱ )
شهریور ۱۴۰۱ ( ۲ )
مرداد ۱۴۰۱ ( ۲ )
خرداد ۱۴۰۱ ( ۱ )
اسفند ۱۴۰۰ ( ۱ )
بهمن ۱۴۰۰ ( ۱ )
دی ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آبان ۱۴۰۰ ( ۲ )
تیر ۱۴۰۰ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۹ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۹ ( ۱ )
فروردين ۱۳۹۹ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۸ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۸ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۸ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۸ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۸ ( ۱ )
اسفند ۱۳۹۷ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۷ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۷ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۷ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۷ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۷ ( ۲ )
خرداد ۱۳۹۷ ( ۲ )
ارديبهشت ۱۳۹۷ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۷ ( ۳۰ )
اسفند ۱۳۹۶ ( ۹ )
بهمن ۱۳۹۶ ( ۱۲ )
دی ۱۳۹۶ ( ۱۳ )
آذر ۱۳۹۶ ( ۸ )
آبان ۱۳۹۶ ( ۸ )
مهر ۱۳۹۶ ( ۴ )
شهریور ۱۳۹۶ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۶ ( ۸ )
تیر ۱۳۹۶ ( ۱۰ )
خرداد ۱۳۹۶ ( ۴ )
ارديبهشت ۱۳۹۶ ( ۴ )
فروردين ۱۳۹۶ ( ۱۵ )
اسفند ۱۳۹۵ ( ۷ )
بهمن ۱۳۹۵ ( ۸ )
دی ۱۳۹۵ ( ۴ )
آذر ۱۳۹۵ ( ۱۶ )
آبان ۱۳۹۵ ( ۲۵ )
مهر ۱۳۹۵ ( ۲۴ )
شهریور ۱۳۹۵ ( ۱۸ )
مرداد ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
تیر ۱۳۹۵ ( ۲۶ )
خرداد ۱۳۹۵ ( ۱۷ )
ارديبهشت ۱۳۹۵ ( ۱۴ )
فروردين ۱۳۹۵ ( ۲۱ )
اسفند ۱۳۹۴ ( ۱۵ )
بهمن ۱۳۹۴ ( ۹ )
دی ۱۳۹۴ ( ۱۷ )
آذر ۱۳۹۴ ( ۲۳ )
آبان ۱۳۹۴ ( ۱۸ )
مهر ۱۳۹۴ ( ۱۱ )
شهریور ۱۳۹۴ ( ۵ )
مرداد ۱۳۹۴ ( ۱۰ )
تیر ۱۳۹۴ ( ۵ )
ارديبهشت ۱۳۹۴ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۳ ( ۱ )
شهریور ۱۳۹۲ ( ۴ )
مرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
تیر ۱۳۹۲ ( ۱ )
خرداد ۱۳۹۲ ( ۱ )
ارديبهشت ۱۳۹۲ ( ۳ )
دی ۱۳۹۱ ( ۱ )
آذر ۱۳۹۱ ( ۳ )
آبان ۱۳۹۱ ( ۱ )
مهر ۱۳۹۱ ( ۲ )
شهریور ۱۳۹۱ ( ۱ )
مرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
تیر ۱۳۹۱ ( ۶ )
خرداد ۱۳۹۱ ( ۳ )
ارديبهشت ۱۳۹۱ ( ۳ )
فروردين ۱۳۹۱ ( ۲ )
اسفند ۱۳۹۰ ( ۱ )
بهمن ۱۳۹۰ ( ۲ )
آذر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مهر ۱۳۹۰ ( ۲ )
مرداد ۱۳۹۰ ( ۲ )
موضوعات
دوستشان دارم (۲۷۸)
از خود نوشته‌هام (۵۲)
جامعه نشناسی (۸۶)
اتوبوس نوشته (۱)
صرفا تراوش ذهنی (۷)
موسیقی متن (۳۲)
آرزوهای ساده (۸)
تناسخ (۲)
اقتصاسی (۱۰)
دوستشان ندارم (۳)
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان