نه مرا با تو بودن آسان است
نه توان گفتنت "وداع، وداع"
عشق؛
ای ترکش کنار نخاع!
-بهادر باقری-
نه مرا با تو بودن آسان است
نه توان گفتنت "وداع، وداع"
عشق؛
ای ترکش کنار نخاع!
-بهادر باقری-
مطمئنم گفته بودی: با توام تا روز مرگ
من فقط شک میکنم گاهی... مبادا مرده ام
محسن نظری
به لطف گروه های ادبی، انقدر در طول روز شعر میخونم که شبها خواب شعر خوندن و شعر گفتن میبینم. چقدر آدمها باهم فرق دارند. نمیدونم چرا تفاوتها هنوز خیلی به چشمم میان. حتی سلیقه شعری بعضییا برام عجیب و غ ق درکه! برای اشعاری وقت میذارن که من حتی حاضر نیستم بیشتر از یک مصرع ازش بخونم!
دلم برای خیلی از آدمها میسوزه. برای جوونهای فارغ التحصیل بیکار، پسرهای جوون که به خاطر نداشتن پول حتی به ازدواج فکر هم نمیکنن، برای آدمهایی که مغرورن و از زندگی لذت نمیبرن، برای اونهایی که جای رشد کردن به فکر راهکار برای زمین زدن دیگران هستن، برای کسایی که حتی اندازه جمله ای خودشون رو نمیشناسن اما به شناخت دیگران علاقه دارن، برای آدمهای تنها، برای کسایی که به هرچیز فکر میکنن الا خودشون...
بوی کافور گرفتم نفحاتی بفرست
با توام عشق! گلابانه حیاتی بفرست
هر چه از خاک سرودم به سماعم نکشاند
هم از افلاک برایم کلماتی بفرست
هم اگر شاخه نباتانه غزل هایم نیست
دلخوشی های مرا حب نباتی بفرست
هم برای من ِ خود رفته به غرقابه و هَم
خیل در چاه ِ من افتاده، نجاتی بفرست
ذات و ذرات من ای دشت! عطش زاده توست
نیل اگر هم عطشم نیست فراتی بفرست
شوقم از مصلحتت، موهبتی خواستن است
لایق نور نبودم، ظلماتی بفرست
در غزل قافیه تا هست، تمنا باقی ست
تا از این بیش نخواهم، صلواتی بفرست
-محمدعلی بهمنی-
به روزهای پرمشغله نزدیک میشویم! دلم نمیخواد تعطیلات تموم بشه. اصلا حوصله شلوغی و رفت و آمد و دود و ترافیک رو ندارم. کاش یه روز برای همیشه از تهران برم...
از خوندن شعر معاصر کمتر لذت می برم. شاعرهای امروزی زیاد اما بی محتوان. البته بی محتوا هم نه، کم عمق و دم دست! بعد از خوندن هر شعر از خودم می پرسم این شعر چند سال دیگه خونده میشه؟ شاید ۱۰ سال! اما این شعرهای ده ساله کجا و شعرهای چند صد ساله ی حافظ کجا! آدم باید روش بشه جلوی هر کسی به خودش بگه شاعر!
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت!
حافظ جان
انقدر دوست داشتم که لهجه یزدی یا جنوبی داشتم! :(
دنیای مجازی پر شده از دروغ! حداقل ما زود باور نباشیم. آخه چند هزار سال پیش کوروش کبیر این همه جمله رو کجا یاداشت کرده؟! یه نثر مسخره رو به نام مولانا منتشر میکنن، جمله های بی سر و ته به نام دکتر شریعتی، اشعار بی معنا به نام شاملو ... دلم میخواد بدونم اینهایی که انقدر به نشر این مطالب علاقمندن اصلا کتابی از این بزرگان رو از نزدیک دیدن؟ بگذریم که اکثر این اتفاقات هدفمند و برای جهت دادن به افکار نوجوونها و جوونهاست که بیشترین کاربران این دنیای مجازی ان!
جای این کارا، کتاب بخونیم. جای کپی کردن، کتاب هدیه بدیم.
انقدر بعضی آدمها مشکلات عجیب و غریب دارند، فکر میکنم خودم هیچ مشکلی ندارم. خوبه خدا انحصاری برای کسی نیست. شکر...
آرشیو سه ماه رو برگردوندم! با تشکر ویژه از خانم پریسای نازنین. آدرستون رو به من نمیگید؟ :)
گفتی چه کسی؟ در چه خیالی؟ به کجایی؟
بی تاب توام، محو توام، خانه خرابم...
-بیدل-
ایده آل! دست نیافتنی دوست داشتنی! بعضیا انقدر درمورد خودشون ایده آل فکر میکنن که دلم برای این رو راست نبودن با خودشون میسوزه!
چندان دلم شکسته که دیگر عجیب نیست
آید صدای شیشه اگر از دهانِ من!
صد برگه سفید پسش داده ام، بس است
کِی خسته می شود فلک از امتحانِ من؟
-حسین جنتی-