از اونجایی که هرچیزی میتونه هم بعد مثبت داشته باشه هم منفی، عادت هم بعد مثبت و منفی داره. مثلا دوستی دارم که عادت داره همه کارها رو به سختترین شیوه ممکن انجام بده! همیشه هم روند کارهاش طوری پیش میره که جدی جدی سخت و پیچیده میشه! برعکس من خیلی حوصله درگیر شدن با مسائل پیچیده رو ندارم. از سخت بودن چیزی نمیترسم اما اگر حق انتخاب داشته باشه آسون ترین رو انتخاب میکنم. همیشه هم خیلی عادی و مهربون و خوش فرمون کارهام پیش میره. حالا برای یه پروژه همگروه شدیم، خدا بخیر بگذرونه!
دلم برای مراسم عزاداری مسجد دانشگاهمون تنگ شده...
گیرم آنچه در مقاتل آمده افسانه است
بوی خون می آید از مُهر نمازم، بوی کیست؟
کاظم بهمنی
دلم برای مراسم عزاداری مسجد دانشگاهمون تنگ شده...
گیرم آنچه در مقاتل آمده افسانه است
بوی خون می آید از مُهر نمازم، بوی کیست؟
کاظم بهمنی
۱ آبان ۹۴